نتایج جستجو برای عبارت :

آسمان دل، رخشان اسبی دارد، که هرچه می‌تازد، نمی‌یابد!

از آسمان مینویسم که آسمان، تنها همدم من است... تنها آسمان است که مرا میخواهد...و آسمان...مرا فرا میخواند...من از آسمان نمی‌نویسم...آسمان در دستان من جریان دارد...مغز آشفته با ندای آسمان آرامش پیدا میکند...مرا بخوان...در پی ابرهای تیره...من نور را میبینم...در پی ابرهای تیره... در پی غرش رعد و برق...من نور را می یابم...
((بسم الله الرحمن الرحیم))
 توضیحات تکمیلی شجره نامه باران زهی(بادینی رِند):
سردار باران خان ولد سردار بادین خان ولد میرحسن خان (داماد شاه کلات میرشیهک خان) ولد سردار بدرالدین خان ( فرزند قدرتمند سردار سردار بادین خان) ولد سردار بادین خان (سردار نوشکی) ولد سردار امیر باران خان رند بلوچ ولد میر نوذ (رخشان) یا میر نواز خان(پایه گذار قبیله رخشانی) ((in the name of God)) Drainage genealogy (Badini Rand):
Sardar Baran Khan Volod Sardar Badin Khan Vold Mir Hossein Khan (son-in-law of Shahlatat Miyashik Khan) Volod Sardar Badriddin
1. یک عالمه کلمه کلیدی و متن نوشته شده توی نوت هست که نمی‌تونم منتشر کنم. یک عالمه حرف هست که نباید نوشته بشه. یک عالمه درد هست که نباید ازشون حرفی بزنم. نمی‌دونم. نمی‌دونم چه واکنشی در برابر این حجم از سانسور نشون می‌دی. نمی‌دونم چه واکنشی نسبت به چیزایی که از دستم رد شدن و اینجا و هزارجا منتشر شدن، داری. حتی نمی‌دونم اصلا چرا باید بدونی. ما بیماریم! بیمارهایی که مشتاق دردمون هستیم. از درد کشیدن لذت می‌بریم. با این درد، معنا می‌گیریم. حالا ا
اصل‌اش خاصیت آدمی به همین ذهن مشوش پر از اوهام‌اش است; این را که از او بگیری که دیگر چیزی‌ ‌نمی‌ماند. مثل بیرون کشیدن جوهر کلمات از لای کاغذ کتاب، مثل ربودن ماه رخشان از دل آسمان تیره‌ی شب،  مثل تهی کردن پرنده از پرواز‌، مثل رمیدن من از تو... . با همین وهم می‌شود مرز باریک خیال و واقعیت را زدود. با همین وهم می‌شود دنیای خاکستری دودآلود را رنگ زد. راست‌اش حتی می‌شود دروغ گفت، که بَه، چه همه چیز جور است و به میل. بلکه مسکنی باشد برای درد تلخی
عشق آمد و خانه‌ای نو بنیان افکندطرح دگری به خانه‌ی جان افکند
زان پیش‌تری که قلب میدان گیردصد زلزله این سلسله‌جنبان افکند
عشق آمد و روزگار ما دیگر شدآن «بر همه زن» بت زد و انسان افکند
از کاج بلند خواب ترسایی‌مانشقّ‌القمری به شهر احزان افکند
بر برجک شب شهاب گیسو بگشودزان حقّه سپس صلای طوفان افکند
چون خلق پریشان شد و سیمایش دیدخود صاعقه‌زن به خاک پنهان افکند
حلمی چو ز خانه‌های رخشان می‌گفتخود را به سفینه‌های رخشان افکند
هرچه کُنی بکن، مَکنترکِ من ای نگار منهرچه بَری بِبَر، مَبَرسنگدلی به کار منهرچه هِلی بِهِل، مَهِلپرده به روی چون قمرهرچه دَری بِدَر، مَدرپرده‌ی اعتبار منهرچه کِشی بِکِش، مَکِشباده به بزمِ مدّعیهرچه خوری بخور، مخورخونِ دلِ فگار منهرچه دَهی بده، مَدهزلف به باد، ای صنمهرچه نَهی بِنِه، مَنِهدام به رهگذار من هرچه کُشی بکُش، مَکُشصید حرم که نیست خوش هرچه شَوی بـِشو، مَشوتشنه به خونِ زار منهر چه بُری بِبُر، مَبُررشته‌ی اُلفتِ مراهرچه کَن
در هرجای حاشیه ایستاده باشم یا هرجای متن، فرقی نمی کند. فصل ها عوض می شوند.این را سایه روشن عبور ابرها برشیشه های نورگیر می گوید. برگ های گل های  گلدان های پنجره ها. این همه واژه، این همه اگرها و اما ها، واژه هایی از اعماق سال ها و قرن ها، واژه هایی کهن که تو عاشقشان هستی و من سرگردانشان. بی بضاعتی من، سکوت من، بهانه های من، بیهودگی های روز، هراس های شب، به قاعدگی های آدم ها، بی قاعدگی های من، روزگار پریشان خاطری ها، این همه ها! چه فرقی می کند. فص
گردباد است که سنجیده جلو می‌آید
به پراکندن جمع من و تو می‌آید
ناقص‌الخلقه‌تر از پیش به ما می‌تازد
دیو تشویش، کم و بیش به ما می‌تازد
غل و زنجیر به کف، در نخ این منطقه است
با صد افسون و دغل در صدد تفرقه است
گردباد است و به هر حال جلو می‌آید
به پراکندن جمع من و تو می‌آید
ادامه مطلب
شرح وضعیت:
استر به فصل هشتم می‌تازد.
خوشه‌ی پروین به گوشه‌ی خودش در کهکشان برگشته بود.
آنجلیکا جلوی در طبقه‌ی دوم ایستاده بود.
 پلوتو به ایستگاه اول - و بیشتر - رسیده بود، اما تصمیم گرفت که برگردد تا جزئیات را در ذهنش تحکیم کند.
 
درخت گیلاس، سایه ی خود را مانند دامنی(سفره ای) روی زمین پهن کرده است. حیوانات در جنب و جوشند و رودخانه می تازد. ریشه های درختان در کمین آب رودخانه نشسته اند و منتظرند تا آن را شکار کنند. ادکلن گل ها در هوا پخش شده و پروانه ها را به وجد آورده است. چادر کوه پشت حصارهای  قدیمی مزرعه دار، پهن(بر پا) شده و به این منظره ی حیرت انگیز خیره شده است.
زندگی آپارتمان نشینی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به آسمان نگاه کنند. یکی از محرومیت‌هایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است.
ندیدن آسمان، خیلی مضر است.
یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته‌اند برای صفر کردن تعلّقات. انسان یک نگا
خستگی تا کجا؟!
قدیمی ها میگفتند آدم خیلی هم بیخواب باشد، آفتاب که میزند و هوا روشن میشود، بدن رفته رفته رها میشود و به خواب میرود. 
من میدانم، جنایتی زیر پوست من درحال وقوع است که مرا به کلی از چرخه انسانی و زیستی ام خارج کرده است. وگرنه مغز خر هم بود تا به حال میفهمید که آفتاب زده است. مگرنه؟ ساعت ۹ صبح است...
از همه چیز متنفرم. از اسمم گرفته تا هرچه به من وابسته باشد. حتی از جان کندن های ننه در یک متری خودم هم بیزارم. 
یک نفر بیاید آسمان را تا کند،
هواپیمایی آسمان هواپیمایی آسمان، تنها هواپیمایی است که به تمام مراکز استان‌ها پرواز دارد. از این رو از ناوگان مجهز و پیشرفته‌ای برخوردار است. این ایرلاین با بهره‌مندی از 3 فروند ایرباس A320، 1 فروند A340- 300، 6 فروند ای‌تی‌آر 72، 6 فروند بوئینگ 200-727، 2 فروند بوئینگ 400-737 و 109 فروند فوکر 100، مسافران را به مقاصدشان می‌رساند.
لب فرو بند از طعام و از شراب  سوی خوان آسمانی کن شتاب  دم به دم بر آسمان می‌دار امید  در هوای آسمان رقصان چو بید دم به دم از آسمان می‌آیدت  آب و آتش رزق می‌افزایدت گر ترا آنجا برد نبود عجب  منگر اندر عجز و بنگر در طلب کین طلب در تو گروگان خداست  زانک هر طالب به مطلوبی سزاست جهد کن تا این طلب افزون شود  تا دلت زین چاه تن بیرون شود  خلق گوید مرد مسکین آن فلان  تو بگویی زنده‌ام ای غافلان گر تن من هم‌چو تن‌ها خفته است  هشت جنت در دلم بشکفته است جا
به گزارش سایت تفریحی چفچفک برگرفته از روزیاتو : به نظرتان اینکه ماه روشن‌ترین عنصر در آسمان شب است برایش کافی نیست؟
احتمالا می‌دانید که خورشید یک توپ گرد زرد و سفید است که در طول روز در آسمان می‌درخشد و به همه جای جهان نورافشانی می‌کند، در حالیکه ماه یک عنصر تغییرشکل‌دهنده است که شب‌هنگام در دل آسمان خودنمایی می‌کند.
ادامه مطلب
من همان شوالیه رخشان در تاریکی امروز ها بد شکست خورده ام،تحمل فشار های روحی و روانی و کلی زخم ها که خورده و تاب ایستادن ندارد...
از اسب افتاده و اسیر؛اسیر پلیدی ها...
مرا را راه رهایی کجاست؟
جنگیدن میگویی!یاری نمانده که...آری تنهای تنهایم!
ولی هنوز از اسب نیافتاده ام...
 
من شوالیه تنها،ارتشی یک نفره هستم...
خبری نیست 
ماه معمولی نیست ...خبری هست
ابری نیست بادی نیست
یادی هست آسمان نزدیکتر نشسته است
ناخنی روی سطح ابرهای حاجب آسمان می شود کشید با سر پنجه دعا
راه دور است ....
من دورم
آسمان دور است؟ 
نمی دانم 
هم خبری هست هم خبری نیست....ناخنی روی سطح ابرها می شود انداخت با سر پنجه دعا..گریه هم می شود کرد
ابری نیست بادی نیست
آسمان خاطر خواه منست
آسمان بارانی استاشک من هم جاری است
شاید این ابر که می نالد و می گرید از درد من است
آخری اخر ابر هم – از دلم با خبر است
شاید او می داند
که فرو خوردن اشک
قاتل جان من است
من به زیر باران از غم و درد خودم می نالم
اشک خود را که نگه می دارم با یه بغض کهنه
من رهایش کردم باز زیر باران
من به زیر باران اشکها می ریزم
همگان در گذرند
باز بی هیچ تامل در من
سر به سوی آسمان می سایم؛
من نمی دانم…
صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است
راستش را بخواهید من هرگونه تغییر در آسمان را به خودم می‌گیرم و خیال می‌کنم که آسمان می‌خواهد با این کارها با من صحبت کند! مثلا تابش نور آفتاب که در حال طلوع است و پوستم را نوازش می‌کند یا سرخی چشم‌نواز غروبش؛ انگار می‌خواهد از من دلبری کند و دنبال نگاه عاشقانه‌ی من است. برایم می‌رقصد و من هم لبخند می‌زنم و تماشایش می‌کنم...
تاریخ عکس: دی نود و هفت.
دیدن عکس
سلام
حال و روز این روزها خوب است، برای خود سرخوش هستند و برای من سرمست. غروب‌های زمستان را دوست دارم، نمی دانم چه تعلق خاطری به آن دارم، ولی همین قدر می دانم روزهای بچگی را برایم زنده می کند. باور کن بی راه نگفتم.
وقتی آسمان رنگ می بازد دوست دارم در آن لحظه در اوج آسمان پرواز کنم و خورشید را بدرقه کنم، ولی چه کنم که بی بال هستم.
راستی، کی نوبت من می شود؟، خیلی وقت است منتظر هستم. هر بار که پرسیدم جوابم را با سکوت دادی. بنظرت وقت آن نشده که تمامش کن
بسم الله
  کلیشه را می شکنم
و به تو سلامی میدهم که بوی خداحافظی می دهد
آسمان را به زمین می کشانم
زمین را به رنگ آسمان در می آورم
ماه را در روز می کشم
و به خورشید شب به خیر می گویم
و ستاره ها را می بارانم
و غنچه ها را در دل آسمان شب می چینم
و آینده را در گذشته می خواهم
زمین و زمان را به هم میریزم که کلیشه ها را بشکنم
که به جای خداحافظی به تو سلام بدهم
که تو را همیشه خودم بدانم
 ماه من!
صبحت به خیر....‌!
 
 
پ.ن:
بی مقدمه
بی مخاطب
:)
خدایا...
کیست که طعم محبتت را چشید و جز تو کسی را آرزو کرد؟
کیست که به نزدیک تو مقام گرفت و لحظه ای روی گرداندن توانست؟
خدایا...
ما را از آنانی قرار ده که به دوستی خود برگزیده ای
و به عشق و محبت خود خالصشان کرده ای
و مشتاق دیدارشان ساخته ای
و به خواست خود خشنودشان نموده ای
و نعمت دیدار را عطاشان کرده ای
در مقام رضایتشان نشانده ای
و در غربت و تنهایی در پناهشان گرفته ای
و در جوار خود به عالم راستی و حقیقت جایگاهشان بخشیده ای
و به شناخت خود معرفتشان د
معرفی برج آسمان
پروژه آسمان سپاه با موقعیتی بسیار عالی در منطقه22 شهرداری تهران شمال دریاچه چیتگر(همت غرب – روبروی شهرک شهید باقری – شمال میدان دریاچه – پروژه مسکونی آسمان) قرار گرفته است. پروژه آسمان یا فاز 3 شهید باقری توسط تعاونی های مختلف سپاه از قبیل آماد و بقیه الله و قرارگاه مسکن و حفاظت و ... اجرا و ساخته شده است.
مشخصات برج آسمان
پروژه آسمان شامل 22 برج بسیار مدرن مشتمل بر 24 طبقه ( 3 طبقه زیر همکف + 1 طبقه لابی + 20 طبقه مسکونی) می باشد. واح
بنظرم خیلی باکلاسه پست بدون نظر بزاری :)
خب ولی دوست داشتنی تر اینه که نظراتونو ببینم
به تازگی چیز زیادی برای گفتن ندارم .   اما همه چیز داره بهترو بهتر میشه 
به امید بهترین روز :)    (واسه هممنون )
 
نیست از کوتاهی پرواز بر جاماندنم             تنگنای آسمان بی بال و پر دارد مرا
فروش آپارتمان آبشار تهران برج آسمان سپاه
واحدی به متراژ ۱۰۶ متر واقع در آبشار تهران برج آسمان ۱۰ با مشخصاتی به شرح ذیل به فروش می رسد :
۲ خوابه
پارکینگ
انباری
واحد شمالی –شرقی
دارای چشم انداز کوه و آبشار تهران
معرفی برج آسمان چیتگر
برج آسمان یکی از بلندترین برج های منطقه ۲۲ می باشد که در نزدیکی شهرک شهید باقری در انتهای همت غرب واقع شده است . این پروژه دارای ۲۲ برج می باشد که توسط تعاونی های قرارگاه مسکن سپاه ( آسمان های ۱-۴ ) ، تعاونی هوا-فضا
کودکان به زمین دل بسته اند و زمین را می پرستند. کودکی گفت اگر زمین را به درستی بشناسیم، نیازمان به آسمان رفع می شود. پنداری زمین یک سطح بتنی ست که از راست و چپ تا بی انتها کشیده شده است و آسمان فضایی ست بالای سر و در آن تنها دشمنان و اجانب و بیگانگان زیست می کنند. عزیز دل! زمین میان آسمان است. زمین از آسمان پدید آمده است. حال تو اگر معنوی درنمی یابی همان مادّی را که دوست می داری دریاب. جنس تن تو از جنس اجرام است. تو به معنای مادّی نیز از آسمانی. زمین
راستش را بخواهید من هرگونه تغییر در آسمان را به خودم می‌گیرم و خیال می‌کنم که آسمان می‌خواهد با این کارها با من صحبت کند! مثلا تابش نور آفتاب که در حال طلوع است و پوستم را نوازش می‌کند یا سرخی چشم‌نواز غروبش؛ انگار می‌خواهد از من دلبری کند و دنبال نگاه عاشقانه‌ی من است. برایم می‌رقصد و من هم لبخند می‌زنم و تماشایش می‌کنم...
تاریخ عکس: دی نود و هفت.
سلام
حال و روز این روزها خوب است، برای خود سرخوش هستند و برای من سرمست. غروب‌های زمستان را دوست دارم، نمی دانم چه تعلق خاطری به آن دارم، ولی همین قدر می دانم روزهای بچگی را برایم زنده می کند. باور کن بی راه نگفتم. وقتی آسمان رنگ می بازد دوست دارم در آن لحظه در اوج آسمان پرواز کنم و خورشید را بدرقه کنم، ولی چه کنم که بی بال هستم. راستی، کی نوبت من می شود؟، خیلی وقت است منتظر هستم. هر بار که پرسیدم جوابم را با سکوت دادی. بنظرت وقت آن نشده که تمامش کن
ریشه ام را میدهم بر بادریشه ام در باد با پرتویی از نور می رقصد 
ریشه ام در باد ، ریسمانی است که بر پشت حقیقت می زند شلاق 
ریشه ام در صبح ، راه فجر را پر می زند 
و دزون شب لنگ لنگان خویش را
سوی آبادی خواب می کشد
ریشه ام سر هر روزنه ای
سر در اندیشه ی رفتن دارد
و زمان را در بندش آغوش
و مکان ها را شکافته از پس دیگر
ریشه هایم تنها
بی رنگ ترین لحظه ها را رشته های ریشه های من می سازند 
بیهوده ترین حس زمان را سر هر ریشه به درگاه غمی وصل دهد
تلخی عمق جهان یک ت
همراهان عزیز دوم دبستان در تصاویر پایین نمونه سوالات تشریحی درس اول درس هدیه‌های آسمان دوم دبستان را برای شما قراردادیم.
دانش‌آموزان در کنار خودارزیابی می‌توانند با نحوه سوالات امتحانی آشناشوند.
در اینستاگرام نیز با ما همراه باشید.
اینستاگرام دوم دبستان
 

 
منبع: قلم چی
 
همراهان عزیز دوم دبستان در تصاویر پایین نمونه سوالات تشریحی درس اول درس هدیه‌های آسمان دوم دبستان را برای شما قراردادیم.
دانش‌آموزان در کنار خودارزیابی می‌توانند با نحوه سوالات امتحانی آشناشوند.
در اینستاگرام نیز با ما همراه باشید.
اینستاگرام دوم دبستان
 

 
منبع: قلم چی
 
محدثه من، در شب های بدون تو، خداوند می آید کنارم می نشیند و وقتی با هم به آسمان نگاه می کنیم می پرسد؛ دوست داشتی کدام ستاره باشی؟ و من می گویم: ستاره ای که کنار ستاره محدثه باشد. نگاهش را از آسمان بر می دارد و به من نگاه می کند، متوجه بغضم می شود و آنگاه من خود را در آغوشش می یابم.
ماه می خواند، آسمان می داند و ابر می بارد. در میان ستارگان همهمه است. فریادی از ماه که سکوت را شکسته، سکوت آسمان که سنگین است و زجه ابرها که بی پایان کشیده می شوند. ماه انتظار تنهایی را می خواند، آسمان انتظار تنهایی را می کشد و ابرها انتظار رفته را می گریند.
کیستی؟
ماه در انحنای سکوت شب کوچه؟
آسمانی نشسته بر لب پنجره پرده کشیده؟
یا ابری در تاریکی اتاق چمبره زده؟
و اما پایان نمی دهم بدون تو، زمین. تو در انتظار چیستی؟ نمی دانی؟ ترسم از همین است. پر
این سرگردانی، این بی تو بودن، این تنهایی، سخت است. امانمان را بریده است ولی امیدمان را نه.
 
روزها می‌گذرند و ما همینطور غرق می‌شویم، نه که امروز نجات پیدا کنیم و فردا باز غرق شویم، نه، هی غرق‌تر می‌شویم. انگار هرچه دست و پا می‌زنیم در جهت عکس حرکت می‌کنیم. به دنبال یک دستیم، یه دست راه‌گشا یک دست گره‌گشا یک دست نورانی.
 
آسمان با تمام وسعت بر ما تنگ شده و زمین انگار از دستمان خسته‌ است. نکند او هم دلش تنگ است؟ نکند او هم هرچه دست و پا می‌ز
آقاجون عادت داشت غذایش را در ظرف مشترک با من بخورد. دفعه اول غذا تخم مرغ بود. خیلی بچه تر از آنی بودم که بتوانم تحلیل اجتماعی کنم. یک تکه از تخم مرغ مانده بود که من نصف کردم و خوردم. آن نصف باقیمانده را آقاجون نصف کرد و خورد. این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه اندازه بند انگشت تخم مرغ ته ظرف مانده بود. هیچکدام از ما یکباره آن تکه را نمیخورد و برای نفر بعدی نصفش را میگذاشت.ناگهان چنان کشیده محکمی زیر گوشم نواخت و گفت: توله سگ! همیشه پدر به فرزند میبخش
برو آسمان خود باش که زمین تو را نمانددو هزار بار مُردی و چنین تو را نماند چه گرفته‌ای ره زیر به سراب و خواب و اوهاممَلِکی و ماهتابی،‌ گِل چین تو را نماند تو که نامدار بودی به جهان روشنی‌هاچه شد این چنین شکستی؟ برو این تو را نماند سر شک ز جان جدا کن به سرشک آفتابیتکاین سَم گلاب‌بوی شکرین تو را نماند برو اوج روح دریاب که کرانه‌ها بگیریفلکت به تاب‌تاب کمرین تو را نماند حلمی از قرارگاه غزلت خطاب آمدبرو آسمان خود باش که زمین تو را نماند
وقتی در قعر تاریکی‌ام یا دورافتاده در کهکشان، وقتی به لمس خالصانه‌ی غم می‌رسم، در خلوت تاریک اتاق زیر شیروانی به تماشای کنسرت‌ Imagine Dragons می‌نشینم. کنسرت ریو. شروع می‌کنیم، فریاد می‌زنیم، زمزمه می‌خوانیم و آرام‌آرام گریه می‌کنیم. آن‌لحظه را تماشا می‌کنم که دن رینولدز دراز کشیده روی صحنه‌ی اجرا، دست‌هایش را باز کرده و به آسمان نگاه می‌کند. به‌جای او جمعیت می‌خواند. لبخند عجیبی دارد. سفر روحش در چشم‌ها پیداست. می‌گوید همین امشب می
دانلود فیلم هزارپا با کیفیت بالا
دانلود رایگان فیلم هزارپا با لینک مستقیم


زبان: فارسی
مدت زمان: ۲۰۵ دقیقه
سال تولید: ۱۳۹۶
کیفیت: ۷۲۰p Web-dl 
حجم: ۹۵۰ مگابایت
محصول: ایران
تهیه‌کننده: رضا رخشان
نویسندگان: امیر برادران ، مصطفی زندی
کارگردان: ابوالحسن داوودی
بازیگران: رضا عطاران ، جواد عزتی ، سارا بهرامی
خلاصه داستان فیلم هزارپا: هزارپا ، فیلمی به کارگردانی ابوالحسن داوودی ، تهیه‌کنندگی رضا رخشان و نویسندگی امیر برادران محصول سال ۱۳۹۶ است ای
خوانندگان عزیز متن زیر را با دقت بخوانید و عکس مربوط به این‌ انشا را در قسمت نظرسنجی ارسال کنید.
هر کجا باشی آسمان و ستارگانش را خواهی دید.ستاره ها همانند پولک های درخشان بر دامن سیاه آسمان چسبیده اند و فقط در شب خودنمایی می کنند.
هرگاه به آسمان می نگرم ، آرامش و انگیزه ای نو و تازه به من باز می گردد و کل وجودم را بازسازی می کند.
بعضی شب ها که پهنه ی آسمان صاف و دل انگیز است و ستارگان با وضوح تمام می درخشند و دیده می شوند من با انگشت و نگاهم آنها ر
«إِنَّا زَینَّا السَّمَاء الدُّنْیا بِزِینَه الْکوَاکبِ» (الصافات / 6)؛ «در حقیقت، ما آسمان نزدیک را با زیور سیارات آراستیم».

خدای متعال در آیه فوق می فرماید: «آسمان پایین را با کواکب تزیین
کردیم»، در حالی که فرضیه ای که در آن زمان بر افکار و دانشمندان حاکم بود
می گفت فقط آسمان بالا (آسمان هشتم طبق فرضیه بطلمیوس) آسمان ستارگان ثوابت
است. ولی چنان که می دانیم، بطلان این فرضیه اثبات شده و عدم پیروی قــرآن
از فرضیه نادرست مشهور آن زمان، خود م
هرچه تاریخ ایران را مطالعه می‌کنم، تقسیم‌بندی‌های جامعه‌شناسان، بیشتر زیر سوال میرود!
دور کیم می‌گفت در جوامع سنّتی، نظم مکانیکی و در جوامع مدرن، نظم ارگانیکی حاکم است!
امّا در عصر صفوی و قاجار که مدرن اوّلیه به حساب می‌آیند، هرچه به شهرها و مراکز پیشرفت، نزدیک‌تر می‌شویم، دین حضور پررنگ‌تری دارد(نظم مکانیکی) و هرچه به روستاها نزدیک‌تر می‌شویم، از لحاظ عقاید و سنّت‌ها، آزادی بیشتری وجود دارد.(نظم ارگانیکی)

برای مطالعه‌ی جنبه‌ها
سماع را دیده ای ؟اعتقاد مولانا این گونه است؛یک دست را بِ سوی آسِمانِ خدا میگیری،یک دست را بِ سوی زمین،می چرخی تا ذره ای شوی در مرکز عالم کِ زمین را بِ آسمان می رساند و آسمان را بِ زمین!نمیدانم من ذره شده ام؟آسمان ام ؟زمین ام ؟سماع در من است یا من در سماع گم شده ام...؟حین التحریر:موسیقیِ منُ توُ درختِ کیمیای قربانی را چاشنیِ متنِ شب های سردِ بهمن ماهِ هزارُ سیصدُ نودُ هشت کنید تا هنوز جان دارد بهمن؛
 
نورِ ملایمِ شبنم گونه از لا بِ لای نت هایش می
خانه را تکاندم
منتظر بهارم
زمستان با کرسی از خانه ی ما رفت
آسمان های های گریه کرد از صبح تا چند ساعت پیش که خوابش برد
دیگر نمیترسم
نه از زوزه های سگ ها،درشب
نه از رعد و برق و آسمان قلمبه ها
و این یعنی تو نیستی،تو تمام شدی،یک توهم قشنگ و دوست داشتنی و تلخ
 
*سحرنوشت ۶*آسمان بوسه زد به روی دلتربنا آتنا سبوی دلتیاد تو از خیال شهر گذشتمست شد کوچه‌ها به بوی دلتاستخاره زدم به چشمانتتا شوم گرم گفتگوی دلتکنج خانه، دخیل سجاده ستعاشقت غرق جست و جوی دلتاشهد انک خدای منیاشهدُ روی من به سوی دلتتشنگی در دلم زبان واکردروضه ای خواند با گلوی دلتروضه تا سمت علقمه پیچیدمشکی افتاد روبروی دلت با خودش گفت با غم بسیار:نرود کاش آبروی دلت!بغض سنگین توست باران شدمن بمیرم، چه هاست توی دلت!به خودت میدهم قسم شایدبپذیری
مثل نویسی درخت هرچه بارش بیشتر میشود سرش فروتر می آید داستان ضرب المثل درخت هر چه بارش بیشتر میشود سرش فروتر می آید داستان ضرب المثل درخت هرچه بارش بیشتر سرش فروتر می آید باز افرینی مثل درخت هرچه بارش بیشتر میشود سرش فروتر میاید درخت هرچه بارش بیشتر باشد سرش فروتر می اید حکایت درخت هرچه پربارتر سربه زیرتر انشا درخت هرچه پربارتر سربه زیرتر گسترش مثل خفته را خفته کی کند بیدار
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
تقدیم به ساحت انسان کامل ...

شاهدان گر دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند
هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش دیده نرگسدان کنند
ای جوان سروقد گویی ببر
پیش از آن کز قامتت چوگان کنند
عاشقان را بر سر خود حکم نیست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند
پیش چشمم کمتر است از قطره‌ای
این حکایت‌ها که از طوفان کنند
یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند
مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا این ظلم بر انسان کنند
خوش برآ با غصه  ای دل ک اهل راز
ع
 هه آسمان جان!
غروب میکنی و غرقم میکنی در غُلُوِ ارغوانی هایت که نشسته است تا عصایش را بچرخاند و سیاهی های سادگی هایم را رنگ و جلای تازه ای ببخشد....
انگار که بخواهد بلک راشن را با کوکتل عوض کند 
و خب؛چه فایده وقتی سوبرانی همان سوبرانیست؟؟

ادامه مطلب
آیا برای تان پیش آمده است که هنگام خیره شدن به یک تصویر صاف (مثلا یک کاغذ سفید یا آسمان آبی) متوجه ذرات کوچک غبار مانندی شوید که جلوی چشم تان بالا و پایین می ‌روند و هرچه پلک می‌ زنید باز هم مثل یک سایه کوچک در جلوی چشم تان قرار دارند؟
ادامه مطلب
قالیشویی در آسمان
 
 
قالیشویی ارزان در آسمان تهران
 
معرفی بهترین قالیشویی در آسمان همراه با شماره تلفن و آدرس قالیشویی
 
قالیشویی نمونه آسمان
 
جمع آوری فوری فرش و تحویل سریع توسط قالیشویی نزدیک آسمان
 
همین حالا با قالیشویی در آسمان آندیالند تماس بگیرید و سفارش قالیشویی خود را ثبت نمایید .
 
فعالترین قالیشویی شمال تهران
 
Sky Force 2012,بدون سانسور,دانلود انیمیشن با دوبله فارسی Sky Force 2012,دانلود انیمیشن دژ آسمان با دوبله فارسی Sky Force 2012,دانلود دوبله فارسی انیمیشن Sky Force 2012,دانلود زیرنویس فارسی انیمیشن Sky Force 2012,دانلود فیلم Sky Force 2012 1080p,دانلود کارتون دژ در آسمان,دانلود مستقیم انیمیشن Sky Force 2012 720p,دژ آسمان,دوبله فارسی,
ادامه مطلب
خدایا
هرچه گفتی هرچی دستور دادی قبول کردیم
هرچه کردی هرچی قسمت دونستی قبول کردیم
چه اونی که بعدا فهمیدیم چه اونی که هرگز درکش نکردیم
هرچه قضا و قدر بود هرچی زدی دم نزدیم 
سخت بود سختی کشیدیم
درد داشت دردشو کشیدیم
اما دیگه الان خسته ایم
بفهم..
یه بارم تو بفهم..
تو مسافر عشقی و من هر دم در یادت.
فکر کردن به تو، چنان در بیداریم جاریست، که هر لحظه حضورت را احساس میکنم.
چشمانم را هم که میبندم، کنارمی.اما اینبار پر رنگ تر.زیباتر. ملموس تر...
این پاییز فقط دستانت را کم دارد تا کوچه های باغ فردوس را قدم بزنیم و کنار کوچه ی دلبر عکسی به یادگار بگیریم و من از این عشق سرمست شوم و انتظار باز دیدنت را هرچه طولانی، هرچه بیشتر بکشم...
 
 
باسمه تعالییاران پیغمبرحمزهغزل۶
حمزه می باشد رشید و صاحب فهم و کمالجان خود را می دهد، در راه یزدان و وصال
حمزه همراه علی حاضر شود در جبهه هاتا نگردد مصطفی در بند و در رنج و ملال
حمزه می جنگد برای عزت اسلام و دیناز بزرگان قریش است ، مظهر جود و کمال
غیرت و درکش سبب شد تا که او مسلم شودهر که آزارد نبی را، حمزه تازد بی مجال
می زند برفرق دشمن، حمزه با شمشیر هااو شجاع است و مبارز، در رشادت بی مثال
وحشی آرد جگر حمزه برای هند پستمثله کردند آن بدن را، د
(02122118072)✔                                                                                                                      باربری آسمان ،اتوبارآسمان                                                                                                          حمل ونقل باربری آسمان 
 
❣️بسم الله الرحمن الرحیم ❣️
  زنگ قرآن، زنگ زندگی 
✅ شبکه قرآن و معارف سیما با همکاری وزارت آموزش و پرورش تقدیم می نماید :
آموزش کتاب های درسی قرآن، هدیه های آسمان، پیام های آسمان و دین و زندگی
هر روز از شنبه تا پنجشنبهدر دو نوبت صبح و عصراز شبکه قرآن و معارف سیما
نوبت صبح:       شنبه   زنگ 1️⃣ : آموزش قرآن اول دبستان              زنگ 2️⃣ : انس با قرآن ویژه کودکان پیش دبستان                             یک شنبه زنگ 1️⃣ : آموزش قرآن دوم
آسمان مجازی چیست ؟
آسمان مجازی از جدید ترین انواع سقف های کاذب است که در کنار دیگر انواع سقف های کاذب به کار می رود . آسمان مجازی علاوه بر جنبه ی زیبایی ، جنبه ی نورپردازی هم دارد .
 
چگونه می توانیم آسمان مجازی تهیه کنیم ؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که آسمان مجازی چگونه کار می کند یا نحوه ی نصب آسمان مجازی چگونه است . باید به شما بگوییم که عملکرد آسمان مجازی بسیار ساده است ؛ تعدادی لامپ مخصوص بر سقف اصلی قرار می گیرند و بعد با ر
نخستین روز رزمایش مشترک پدافند هوایی مدافعان آسمان ولایت ۹۸، صبح پنجشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸ با حضور امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی و امیر سرتیپ علیرضا صباحی فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی در منطقه عمومی سمنان برگرار شد.















عکاس: حسین مرصادی/ فارس - آرش میرسپاسی/ باشگاه خبرنگاران - عرفان کوچاری/ تسنیم
  "آغاز عصر ظلمت، واقعه ی کربلاست؛ آن جا که برای اولین بار و آخرین بار معصومی، نه به اراده و دستور یک حاکم ظالم و یا ضرب شمشیر انسانی شقاوت پیشه، که با اراده ی جمعی مردم به شهادت می رسد؛ تا از این راه به خداوند اعلام کنند که نمی خواهند سر به سوی آسمان بلند کنند، نمی خواهند واسطه ای از آسمان برایشان بگوید، نمی خواهند نور را ببینند. هر سال شیعیان در این روز بر سر می زنند و اشک می ریزند تا خداوند توبه ی انسان را بپذیرد و آن واسطه را بفرستد تا نور باز
ای رمز تو آسمان گرفتهراه تو سپاه جان گرفته
نور تو زمان ستانده از خودموسیقی تو جهان گرفته
راه تو رهی ز آسمان استبر روی زمین کران گرفته
اسم تو بزیستیم و خوش بوداین زیستن امان گرفته
هر کس ز تو گفت کار خود کردوه زین شب گفتمان گرفته
من گفتم و این تو بود در مندر هم ز تو گفتِ مان گرفته
ای اهل ادب چه گویی از ما؟ای جمله خران نان گرفته!
حلمی چو قلم ز ماه بگرفتعشق از نو خط بیان گرفته
موسیقی: Sleep Dealer - The Way Home
 
آیا برای تان پیش آمده است که هنگام خیره شدن به یک تصویر صاف (مثلا یک کاغذ سفید یا آسمان آبی) متوجه ذرات کوچک غبار مانندی شوید که جلوی چشم تان بالا و پایین می ‌روند و هرچه پلک می‌ زنید باز هم مثل یک سایه کوچک در جلوی چشم تان قرار دارند؟
ادامه مطلب
صبح،یک جور خوبی هوا خوب بود.
از طلوع آفتاب گذشته بود اما،گنجشک ها درست شبیه به دقیقه های پیش از طلوع آفتاب،غوغا می کردند و در هیاهو بودند.
آسمان،ابری-آفتابی بود و تا ابرها کنار می رفتند،آسمان تمامیتِ آبی خود را به نمایش می گذاشت.از آن آبی های پررنگ و پاک.
حس می کردی،انگار بهار فقط دو کوچه با خانه تان فاصله دارد.
حالا ساعت حوالی 15 است و دارد برف می بارد ... 
چشم هایم را که باز می کنم هنوز منگ هستم انگار در آسمان هستم و فضای بازی آسمان را حس می کنم احساس فرود نرمی به من دست می دهد و از آسمان انگار به زمین می آیم در آخر وقتی در تشکم می افتم می فهمم کجا هستم به سقف نگاه می کنم که بالای سرم است و فرقی با باقی سقف ها دارد انگار قدیمی تر صمیمی تر یا همچین چیزی است بلند می شوم و تشکم را جمع می کنم کمی کتاب می خوانم و در آن فرو می روم تا صبحانه را با پدرم برادرم خواهرم مادرم مادر بزرگم بخوریم ولی خودمانیم ها صب
موضوع انشا: آسمان شب
تاریک شدن زودتر از حد معمول تو زمستون اخرش کار دستمون میده ، اینو من به دوستم گفتم یکم همدیگرو نگاه کردیم شونه هاش رو بالا انداخت گفت:حالا که چى! ما که هر روز اومدیم و تا اخراى شب موندیم چیزیمون نشد ..
ادامه مطلب
چه قدر این تصویر و مخصوصا آرامشش را دوست دارم ..
. هرچند امسال نتوانستم خیلی از تنهایی ام با دریا لذت ببرم اما خب باز هم همین که پا در آب دریا نهادم برایم کافی بود
چه قدر دوست دارم ساعت ها در این فضا بنشینم تا آنجا که خورشید از فضای بین آبی دریا و آبی آسمان غروب کند و من همچنان محو تماشای نقطه ای باشم که آبی آسمان با آبی دریا گره می خورد ...
خیلی لذت بخش است ساعت هانظاره گر تازش دریا بر بدن نحیف ساحل  باشی ، در حالی آسمان دایما مقابل چشمانت رنگ عوض
من چه گویم از دل زارم که بیمارم هنوزشب شده مهتاب در خواب است وبیدارم هنوزغرق نور وشادمانی آسمان تار شبلیک تاریک است و طوفانی دل زارم هنوزماه خندان کهکشان ها نور بارانغم نهان در دل که از عشقش گرفتارم هنوزمثل مجنون غرق افسون آسمان شاداب و گلگوناشک بارم روز و شب می باشد این کارم هنوز
کسی که دل به هیاهوی آسمان میبست
تو را چگونه بیابد در این زمانه ی پست
در ابتدای کدامین مصیبت جانسوز
در انتهای کدامین حقیقت بن بست
به غیر شوق در آن آستانه چیزی بود
سوای اشک در این آشیانه چیزی هست؟!
صفای آنکه دلش از زبان ما خون بود
ولی به پای سخن های این و آن ننشست
منم! همان که به شوق تو بود پابرجا
منم! همین که به دست تو میرود از دست

محمد صادق امیری فر
 
باد در کوچه سخت می بردت، توده ابر سایبان می شد
ذره ذره بریدی و رفتی، مادرت داشت نصف جان می شد
 
تو که از روزهای رفته عمر هیچ طعم خوشی نفهمیدی
عسل زندگی اگر هم بود، به دهان تو شوکران می شد
 
خواستی بعد از این خودت باشی، پی آزادی دلت رفتی
حیف در چشم تونشانی ها، سمت بیراه را نشان می شد
 
چادرت رفت تا فراموشی، قد کشیدند کفش هایت، بعد
خوشه های بکارت بدنت، آستین آستین عیان می شد
 
چشمت از پشت شیشه دودی، خاطرات گذشته را تف کرد
طبع گرم دهاتیت آرام در تب
«١١٦»وَ قالُوا اتَّخَذَ اللّهُ‌ وَلَداً سُبْحانَهُ‌ بَلْ‌ لَهُ‌ ما فِی السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ کُلٌّ‌ لَهُ‌ قانِتُونَ‌ 
و(برخى از اهل کتاب و مشرکان)گفتند:خداوند فرزندى براى خود اختیار کرده است.منزّه است او،بلکه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست و همه در برابر او فرمان‌برند. 
نکته‌ها: 
اهل کتاب و مشرکان،هرکدام به نوعى براى خداوند فرزندى مى‌پنداشتند؛یهودیان مى‌گفت:عُزَیر فرزند خداست. «وَ قالَتِ‌ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْ
آسمان نعره کشان
و زمین خشک و غبارآلود
در انتظار بارش!
 
تگرگ، برف، سنگ، یا سیل،
چه فرقی می کند وقتی
همه نام دیگر بارانند؟
و گونه ی زمین با همه ی صبوری
رو به سیلی های آسمان باز...!
 
خدایا
زمان را نگه دار!
نه... به عقب برگردان
تا آنجا که خشکی پیدا نباشد
و تا چشم کار می کند، آب!
 
می خواهم دل به دریا بزنم
دست در گردش آب ببرم
و رعدهای آسمان را
پیش از تولد در قعر اقیانوسها خاموش کنم!
 
بعد،
یک وجب زمین خالی بیابم
تا شقایقی بکارم برای زندگی...
 
 
( بخش پایا
    انسان های عاقل خیلی دوست دارند که قفسه دل هایشان را برای طبیعت باز کنند که پرنده های دل آن ها 
آزادانه با پرواز کردن فکر و اندیشه کنند.
وقتی انسان های عاقل با آسمان همدردی و همدلی می کند؛ وقتی که به آسمان خیره می شود آن وقت درک می کند که حسادت و خودخواهی در این دنیا در برابر این عظمت الهی هیچ است .
    پس گاهی وقت ها آسمان و طبیعت برای انسان ها درس زندگی است
چه نسلی بودیم، جوانی نکرده قدم گذاشتیم به میان سالی، روح مان در همان دوران کودکی مانده همان دوران که خوشی اکتسابی نبود و ذاتی بود ولی جسممان می تازد به سمت پیری که باور اش نمی کنیم، آدم مثل قورباغه است وقتی کم کم پیر می شود وقتی لحظه لحظه سردی پیری سراغ اش می آید و گرمی جوانی را به محیط می دهد پیر می شود و باور می کند پیر شده اما وقتی آخرین خاطره گرم اش کودکی است و ناگهان وارد برهه سرد میانسالی می شود گذر زمان باور اش نمی شود می خواهد از این ورطه
مثل ستاره‌هایی که در گنبد آسمان پخش‌اند و از هم دور، تنها شده‌ایم. اما انگار‌ کسی روی زمینی دیگر گفت: آن ستاره‌ها را می‌بینی؟ آنها که «کنار هم‌اند» و بالایشان آن یکی ستاره‌ی کم‌نورتر هست اسمش.. نمیدانم فرقی ندارد چه اسمی رویمان گذاشت. مهم این است که خوشه‌خوشه به هم وصل شده‌ایم و از دید آن یکی زمینی‌ها، خیلی نزدیکیم.
لابد نور ما اگر تا زمین می‌رسد تا ستاره‌های دیگر هم می‌تواند سفر کند. باید بسوزیم، بتابیم، آسمان نورمان را به حرکت وا د
نقد به شورای نگهبان حتی اگر منصفانه هم نباشد قابل تحمل است! اما از کسی که نمک مصلحت اندیشی شورای نگهبان را خورده و،از فیلترش رد شده است این روزها هر چه توان دارد نه تنها غیر منصفانه بلکه دد منشانه!  بر شورای نگهبان می تازد!
یکی نیست به این آقا بگه ،
آقای .......بوق........،تو دیگه ساکت باش!
آسمان مجازی چیست ؟
آسمان مجازی از جدید ترین انواع سقف های کاذب است که در کنار دیگر انواع سقف های کاذب به کار می رود . آسمان مجازی علاوه بر جنبه ی زیبایی ، جنبه ی نورپردازی هم دارد .
 
چگونه می توانیم آسمان مجازی تهیه کنیم ؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که آسمان مجازی چگونه کار می کند یا نحوه ی نصب آسمان مجازی چگونه است . باید به شما بگوییم که عملکرد آسمان مجازی بسیار ساده است ؛ تعدادی لامپ مخصوص بر سقف اصلی قرار می گیرند و بعد با ر
زنی لاغر و پریده رنگ .با نیم رخی ضعیف و استخوانی،کودکی در آغوش میان کوچه ایستاده است و می نالد.مردم برای شنیدن استغاثه ی او پیرامونش گرد آمده اند.وی از دست آن کسی که مسبب بدبختی اوست ناله می کند. شاید زنی را متهم می کند.شاید هم از شوهرش شکایت دارد می گوید:بچه هایش گرسنه اند و او غذایی برای ایشان ندارد.پول ندارد،نان هم ندارد.هیچ ندارد.از مال دنیا فقط مشتی کاه دارد که باید شباهنگام،او و فرزندانش روی آن بخسبند. می گرید و بعد به راه خود می رود.وقتی ک
هرگاه به فراتر از کره زمین از کره زمین می نگرید آسمان را آبی میبینید درحالی که آسمان آبی رنگ نیست . در حالت بی رنگ قراردارد.
 
علت این رنگ وجود اکسیژن در اطراف زمین میباشد.به علت روی هم بودن مقدار بسیاری از اتم های گاز اکسیژن آسمان آبی دیده میشود.
باد ابر را هل داد، ابر پشتک چابکی زد و  دوباره سرجایش برگشت، خورشید برق نور را همه‌جا پخش میکرد، و آسمان، آسمان به ما نگاه میکرد. ما هم به آسمان. ما، جداجدا برای خودمان فکر میکردیم. فکرها و ناله‌ها و نوشته‌ها و زمزمه‌ها، قدم‌زدن‌ها و دنبال دویدن‌ها، شک‌کردن‌ها و لرزیدن‌های همه‌مان در هر گوشه‌ای، به آسمان می‌رفت تا رشته شود. طلایی و نقره‌ای. آنگاه یک روز صبح خنک یا یک شب طولانی؟! تو یک رشته‌ی نامرئی در دستت داشتی، که شاید آن سرش در دست
باد ابر را هل داد، ابر پشتک چابکی زد و  دوباره سرجایش برگشت، خورشید برق نور را همه‌جا پخش میکرد، و آسمان، آسمان به ما نگاه میکرد. ما هم به آسمان. ما، جداجدا برای خودمان فکر میکردیم. فکرها و ناله‌ها و نوشته‌ها و زمزمه‌ها، قدم‌زدن‌ها و دنبال دویدن‌ها، شک‌کردن‌ها و لرزیدن‌های همه‌مان در هر گوشه‌ای، به آسمان می‌رفت تا رشته شود. طلایی و نقره‌ای. آنگاه یک روز صبح خنک یا یک شب طولانی؟! تو یک رشته‌ی نامرئی در دستت داشتی، که شاید آن سرش در دست
آخرین نسخه نرم افزار حسابداری آسمان روی سایت رسمی این نرم افزار قرار گرفت. در این نسخه روی فرم ثبت اقساط فروش اصلاحات و بهینه سازی انجام شده است و در یک فرم براحتی می توان لیست اقساط معوقه را مشاهده نمود و سند ثبت دریافت هر قسط را فقط با یک کلیک ثبت کرد.
 
جهت مشاهده کامل تغییرات و دانلود نسخه جدید روی لینک زیر کلیک کنید
 
لینک دانلود نسخه جدید نرم افزار حسابداری آسمان - 27 فروردین ماه
 
...آقای مدیر صورت سرخ شده اش را گردشی داد به جانب من و گفت:آقای ابراهیمی!کلاس شما دزد دارد.
جواب دادم:آقای مدیر !همه جا دزد دارد.دزد فرزند احتیاج است.اگر کلاس من دزد دارد؛مدرسه شما فقیر دارد آقای مدیر.و چیزی شرم آور تر از فقر نیست.برای پوشاندن دستهای فقر،دستکش ها گم میشوند.و برای پوشاندن گردن های برهنه فقر، شالگردن.
مدرسه شما شاگردهای گرسنه دارد.
کسانی سر کلاس من درس میخوانند که در بیست و چهار ساعت یک وعده غذای بسیار بد میخورند.من این را به دقت
من به معراج رسیدم شبی از دامن زن
پشت هر برگ گل آغشته به عطر است و عبیر
ملکوت است نهفته، پس پیراهن زن
صبح صادق یکی از مردم پیشانی اوست
ماه، رخشان شده از آینه ی روشن زن
نخ تسبیح شیاطین مقرب، مویش
این قصوری ست که انداخته بر گردن زن
خط به خط دفتر و دیوان کسان را خواندم
صفتی بهتر ازین نیست برایت: زن زن
علیرضا بدیع
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خب
مرا که سرگردان و بی‌آشیان مانده‌ام از طوفان بگیر و به خانه‌ی خودت ببر. زخم‌هایم را مرهم بگذار، آب‌ و دانم بده. آرام سرم را نوازش کن و زیرلبی برایم آواز بخوان. مرا نگه دار تا التیام بال‌های شکسته‌ام و قصه‌ی پرواز را در گوشم تکرار کن پیش از آن‌که از خاطر ببرم. باز مرا در پناه خودت جا بده تا ببالم و به قوت تو بایستم و از دستان تو پرواز کنم تا آسمان آبی خورشید. 

خ. حلال کنید لطفاً هرچه که گذشته بین ما. دل‌هامون رو پاک کنیم از آزردگی‌ها و بستگی
برج آسمان
موقعیت مکانی، مشخصات و امکانات برج ها
پروژه آسمان یا فاز 3 شهید باقری توسط تعاونی های مختلف سپاه از قبیل آماد و بقیه الله و قرارگاه مسکن و حفاظت و ... اجرا و ساخته شده است. این پروژه با موقعیتی بسیار عالی در منطقه22 شهرداری تهران ، همت غرب، روبروی شهرک شهید باقری، شمال میدان دریاچه قرار گرفته است. 
پروژه آسمان در قالب 22 برج بسیار مدرن ساخته شده است که 24 طبقه بوده و شامل 3 طبقه منفی،1 طبقه لابی و 20 طبقه مسکونیمی باشد. متراژ واحدهای برج 
به تماشای آسمان می‌ایستم، به حرکت ابرها در روشنی آفتاب، به چشمک ستارگان در تاریکی شب. همه دنیا را به آغوش چشم‌هایم می‌کشم اما هیچ که هیچ. فکرهایم به پرواز در می‌آیند، پاهایم به حرکت می‌افتند.
فایده‌ی چرخیدن و چرخاندن را که می‌داند؟ فایده رقصیدن و رقصاندن را که می‌فهمد؟ آیا کسی می‌اندیشد که چه می‌گذرد؟ و یا از آن می‌اندیشد؟ یا به ساز نوازنده در اوج سرمستی سماوی می‌رقصد؟
فریاد فکرهایم پرده‌ آسمان را می‌درد، پرده حقیقت را اما نه. طنین
«لَخَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ»؛ (آفرینش آسمان ها و زمین، از آفرینش انسان ها عظیم تر است، ولى بیشتر مردم نمى دانند).درست است که غالب مفسران این آیه را پاسخى به مجادله مشرکان در مورد معاد دانسته اند(1)، یعنى شما درباره بازگشت مجدد انسان اظهار تردید مى کنید، در حالى که آفرینش انسان ها بالاتر از آفرینش آسمان ها و زمین نیست؛ بلکه آفرینش آسمان ها و زمین، از آن برتر و
دست بردار، این شاخه سالهاست که با درختش در آخرین زمستان خشکید و بهار با ریشه ای که نیست فراموش می کند.
زاده شدی که بعنوان قطره ای در اقیانوس باشی یا ذره ای در هستی؟ آیا آسمان شکافت و از آن برای تکانی به دنیا پایین آمدی؟ بیا همه چیز را ساده کنیم و بعد، پیچیدگی داستان را نگاه کنیم.
ادامه مطلب
به گفته مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران در صورتی که مردم پس از غروب خورشید به سمت غرب خودشان به آسمان نگاه کنند، می‌توانند جرم ستاره‌ای بسیار درخشانی را مشاهده کنند که این جرم سیاره ناهید یا "ملکه آسمان" خواهند بود.
عتیقی افزود: با توجه به اینکه ماه در ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه شبانگاه سه‌شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۹ به نزدیکترین فاصله با زمین می‌رسد و ۳۵۶ هزار و ۹۰۷ کیلومتر با زمین فاصله خواهد داشت، ماه کاملی که شبانگاه این تاریخ مشاهده می‌شود، یک "ابر ما
من شاعر نیستم. حس میکنم هیچ استعدادی هم در زمینه شعر و شاعری یا ندارم و یا اگر هم داشته باشم، هنوز اونقدر مسئله و دغدغه من نشده که پیگیرش بشم. منتها با توجه به اینکه تو خونه ما همیشه شعر جریان داشته و همچنین رشته تحصیلی من توی دبیرستان، ادبیات و علوم انسانی بوده، من هم دوست داشتم تجربه کنم شعر گفتن رو. اواخر دهه ۸۰ بود که بعد از اینکه یک دور کامل دیوان حافظ رو خوندم، شعر زیر رو با همه اشکالاتش توی اواخر شب تا ابتدای صبح گفتم و این شد اولین غزل من
آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
 
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد
 
چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان
عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد
 
رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد
غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد
 
تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود
ما چه نشسته‌ایم پس شه ز شکار می‌رسد
 
باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند
سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد
 
خلوتیان آسمان تا چه
تنها تویی در آسمان قلبم، که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارمکه هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در دل قلب عاشقم. با طلوع تو ای خورشید من ، غمی دیگر در دلم نیستاحساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را، تنها تویی در آسمان قلبمکه مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم، اوج میگیری در آسمان آبی احساسم و مرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانیتنها تویی در آسمان قلبم، تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم وعاشقتر میکنی مرا با
به نظر من این خود ما هستیم که زندگی را سخت میگیریم
زندگی سخت نیست
خود ما آدم ها هستیم که قناری ها را در قفس می اندازیم بعد از زندانی بودنشان شعر میسراییم
خود ما آدم ها هستیم که خیلی زود میخواهیم به عشق برسیم اما چیزی که نصیبمان میشود تنفر از کسی هست که یک روزی میگفتیم
اگر بگوید "آری" دیگر هیچ چیزی از خدا نمیخواهم
این خود ما آدم ها هستیم که زندگی را سخت کردیم
باران همیشه یک جور میبارد
اما تو یک روز کفش هایت کثیف میشود
یک روز روحت تازه میشود
آری تق
به زمین تا که رسیدی همه جا زیبا شد
هرچه گل بود شکفت و دل باران وا شد
هر فرشته به تو یک نام بهشتی می داد
آسمان دید که مجموعه ی آن “زهرا” شد
گفت آهسته که خورشید بتابد همه جا
این چنین نام تو اعلام به یک دنیا شد
رسمشان بود عرب ها که به گُل پشت کنند
رحمت آمدنت مژده ی”اعطینا” شد
یک شب آویخته شد چادرت از عرش خدا
عطر رویایی آن قسمت مریم ها شد
عشق هنگام نمازت به تماشا آمد
“وندرین دایره، سرگشته ی پابرجا” شد
روز میلاد شما بود و دلم خواست، غزل
عرض تبریک قش
بر گر فته از کانال انشا 21 برای
پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید   
روزهای بارانی همیشه یک طور خاص‌اند. اصلاً همین که از خواب بیدار شوی و پرده را برای دعوت نور خورشید به خانه کنار بزنی و باران را ببینی، برای شروع یک روز پر از دل‌تنگی کافی‌ست!همین که ببینی آسمان گریه می‌کند و حسابی دلش گرفته یاد بغض کهنه‌ات می‌افتی؛ خصوصاً اگر اول بهار هم باشد. بهار و باران دو یار جداناشدنی‌اند و از ازل پیوندی مقدس با آسمان داشته‌اند. همین ک
مقدمه: همان طور که همه می دانیم ما چهار فصل داریم که آسمان شب در هر فصل زیبای خاصی دارد. زیبایی بکر و نابی که تنها با دیدن آن عظمت خلقت خداوند به ما یادآوری می شود و ما تنها در مقابل این شگفتی می توانیم زیر لب شکر بگوییم.
تنه انشا: شب یعنی فرورفتن دنیا و زمین در هاله ایی از سیاهی و ظلمات. اما سیاهی که نه ترسی دارد و نه وحشتی. بلکه ماهی زیبا و درخشان همراه با نور ستاره های چشمک زن دارد که گویی در آسمان در حال رقص و بالا و پایین پریدن هستند. شب لحظاتی
پایه هفتم  درس چهرم صفحه۵۲  آسمان شب
انشا در مورد اسمان شب
مقدمه: همان طور که همه می دانیم ما چهار فصل داریم که آسمان شب در هر فصل زیبای خاصی دارد. زیبایی بکر و نابی که تنها با دیدن آن عظمت خلقت خداوند به ما یادآوری می شود و ما تنها در مقابل این شگفتی می توانیم زیر لب شکر بگوییم.
تنه انشا: شب یعنی فرورفتن دنیا و زمین در هاله ایی از سیاهی و ظلمات. اما سیاهی که نه ترسی دارد و نه وحشتی. بلکه ماهی زیبا و درخشان همراه با نور ستاره های چشمک زن دارد که گوی
یک آیه از سوره شعراء با صدای استاد منشاوی از مجموعه محافل لیبی در اواسط دهه شصت.
فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ(32) وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ(33)در آن موقع موسی عصای خود بیفکند که ناگاه ماری عظیم پدیدار گشت//و نیز دست خود (از گریبان) بیرون آورد که ناگاه سپید و رخشان به چشم بینندگان آشکار
گردید
بشنوید
اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود اگر دفتر خاطرات طراوت پر از رد پای دقایق نبود اگر ذهن آیینه خالی نبود اگر عادت عابران بی‌خیالی نبود اگر گوش سنگین این کوچه‌ها فقط یک نفس می‌توانست طنین عبوری نسیمانه را به خاطر سپارد اگر آسمان می‌توانست، یک‌ریز شبی چشم‌های درشت تو را جای شبنم ببارد اگر رد پای نگاه تو را باد و باران از این کوچه‌ها آب و جارو نمی‌کرد اگر قلک کودکی لحظه‌ها را پس انداز می‌کرد اگر آسمان سفره‌ی هفت رنگ دلش را برای کسی باز
عشق آسمان
دوباره آسمان  معشوقه ی دریا شد . اما دریا در بند خشک زمین
بود و قادر نبود عشق آشکار آسمان را بنگرد . آنگاهان که آسمان زنجیر های دریا را
دید اندوه ، وجودش را در بر کرد و طوفانی خشمگین بر زمین فرو فرستاد تا او را
نابود کند اما زمین قدرتمند بود و طوفان را با گرمای درونش به نسیمی آرام تبدیل
کرد.
آسمان که دید
دستان معشوقه ی خود ، زمین را نوازش می کند اشک هایش جاری شد ، ناله و فغان سر داد
و ابر ها را فرا خواند تا چهره اندوهگینش را پنهان کنند. ام
در عمق ره سپردن و در عمق جان بردن. در عمق غنودن و در عمق برخاستن. 
در عمق مردن و در عمق به میلاد نو برآمدن. من آن بیرون‌ها هیچ نمی‌بینم، و این درون‌ها جز هیچ نمی‌بینم.
هیچ که در درون می‌تند و در بیرون به پیش می‌تازد.بازمی‌گردیم و جهان را باز‌می‌گردانیم.
حلمی | هنر و معنویت
موسیقی: [Clint Mansell - Lux Aeterna [Eternal Light
احمقان و کورمالان را ببین این بساط فقه و فقدان را ببین 
کار خودکرده به دشمن می‌زنند بزدلی عقل انسان را ببین 
زاهد دیوانه را تدبیر نیست لاشی زن‌باز شیطان را ببین 
عشق گوید روح باش و راست گو مرد و زن را واده و جان را ببین 
عقل ناقص این چنین خودکامی ا‌ست عاشق حق باش و میزان را ببین 
این یکی پیری به خواب کفر و دین آن یکی پیری نگه‌بان را ببین 
مجلس وهم ددان بر باد شد هیبت روح سلیمان را ببین 
دوش بر بر باد وزان حلمی نشست گفت ماهم بخت رخشان را بب
احمقان و کورمالان را ببین این بساط فقه و فقدان را ببین 
کار خودکرده به دشمن می‌زنند بزدلی عقل انسان را ببین 
زاهد دیوانه را تدبیر نیست لاشی زن‌باز شیطان را ببین 
عشق گوید روح باش و راست گو مرد و زن را واده و جان را ببین 
عقل ناقص این چنین خودکامی ا‌ست عاشق حق باش و میزان را ببین 
این یکی پیری به خواب کفر و دین آن یکی پیری نگه‌بان را ببین 
مجلس وهم ددان بر باد شد هیبت روح سلیمان را ببین 
دوش بر باد وزان حلمی نشست گفت ماهم بخت رخشان را ببین
تنها تویی در آسمان قلبم، که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارمکه هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در دل قلب عاشقم. با طلوع تو ای خورشید من ، غمی دیگر در دلم نیستاحساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را، تنها تویی در آسمان قلبمکه مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم، اوج میگیری در آسمان آبی احساسم و مرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانیتنها تویی در آسمان قلبم، تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم وعاشقتر میکنی مرا با
لحظه‌ای از سخن گفتن باز ایستاد و بعد ادامه داد :
- انسان یک مرز است ، جایی که زمین به پایان می‌رسد و آسمان آغاز می‌گردد . اما این مرز هیچگاه از دگرگونی و پیشروی بسوی آسمان باز نمی‌ایستد . فرامین خدا هم همراه آن خود را دگرگون می‌سازند و به‌پیش می‌روند . من فرامین خدا را از الواح موسی برمی‌گیرم و آنها را بسط می‌دهم : به پیشروی وامی‌دارمشان .
آخرین وسوسه‌ی مسیح ( نیکوس کازانتراکیس )
 
جیسون فیفر ادیتور مجله کارآفرین می‌گوید : سال گذشته، من و همسرم، به دنبال راهی برای فروش کتابمان بودیم. سه سال برای نوشتن وقت صرف کرده بودیم تا رمان آقای خوب روانه‌ی بازار شود. همانطور که هر نویسنده‌ای می‌داند، چاپ و فروش کتاب بسیار سخت است. برای همین نگران بودیم تا در میان انبوه کتاب‌های موجود در بازار، کتابمان دیده نشود.چند لحظه‌ای به آسمان خیره شده بودیم ، در آن زمان به این فکر افتادم که چه می‌شد اگر همچون یک نویسنده به آسمان نگاه نک
جت هیتر سقف کشسان ، هیتر موشکی سقف کشسان ، هیتر کشسان ، هیتر آسمان مجازی ، هیتر باریسول ، جت هیتر آسمان مجازی
@فیلم . جت هیتر سقف کشسان . آسمان مجازی
گروه صنعتی تی تاک تولید کننده جت هیتر گازی مخصوص سقف کشسان

تلفن تماس - مهندس محسنی :
09120578916
09137028196
09199762163
09197443453

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروش ویژه لوازم گرمایشی منزل